شماره ٢٣٩: نوبهار است و گل و موسم عيد، اى ساقى

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
نوبهار است و گل و موسم عيد، اى ساقى
باده نوش و گذر از وعد و وعيد، اى ساقى
روز محشر نبود هيچ حسابش به يقين
هر که در کوى مغان گشت شهيد، اى ساقى
گشت پيمانه چو تسبيح روان در کف شيخ
تا ز لعل تو يکى جرعه کشيد، اى ساقى
حاصل از عمر ندارد بجز از حسرت و درد
هر که عيد است ز ميخانه بعيد، اى ساقى
آنکه در کوى محبت قدم از صدق نهاد
دگر او پند اديبان نشنيد، اى ساقى
بارها کرده بدم توبه ز مي، باز مرا
چشم مست تو به ميخانه کشيد، اى ساقى
زاهد از شرم تو دايم سرانگشت گزد
جز در ميکده جايى مگريد، اى ساقى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید