شماره ٥٦١: حلقه هر در باغى نشود ديده ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
حلقه هر در باغى نشود ديده ما
باغ دربسته بود ديده پوشيده ما
در دل قانع ما نيست تزلزل را راه
لنگر بحر بود گوهر سنجيده ما
گرد غربت کندش زنده نهان در ته خاک
غم به هر جا که رود از دل غم ديده ما
لعل و ياقوت به ميزان جنون سنگ کم است
سنگ اطفال بود گوهر سنجيده ما
خرمن سوخته از برق چه پروا دارد؟
غم عالم چه کند با دل غم ديده ما
گر چه چون سرو نداريم درين باغ برى
مى توان چيد گل از دامن برچيده ما
کار اکسير کند رنگ طلايى صائب
مژه زرين شود از برگ خزان ديده ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید