غزل شماره ۲۴۲
غزلستان ::
مولوی ::
دیوان شمس - غزلیات
خیك دل ما مشك تن ما
خوش نازكنان بر پشت سقا
از چشمه جان پر كرد شكم
كای تشنه بیا ای تشنه بیا
سقا پنهان وان مشك عیان
لیكن نبود از مشك جدا
گر رقص كند آن شیر علم
رقصش نبود جز رقص هوا
دورم ز نظر فعلم بنگر
تا بوی بود بر عود گوا
از بوی تو جان قانع نشود
ای چشمه جان ای چشم رضا
اشعار مرتبط
نظرات نوشته شده