طوطى قناد

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
الا اى نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادى
نگارين نخل موزونى همايون سرو آزادى
به صيد خاطرم هر لحظه صيادى کمين گيرد
کمان ابرو ترا صيدم که در صيادى استادى
چه شورانگيز پيکرها نگارد کلک مشکينت
الا اى خسرو شيرين که خود بى تيشه فرهادى
قلم شيرين و خط شيرين سخن شيرين و لب شيرين
خدا را اى شکر پاره، مگر طوطى قنادى
من از شيرينى شور و نوا بيداد خواهم کرد
چنان کز شيوه شوخى و شيدايى تو بيدادى
تو خود شعرى و چون سحر و پرى افسانه را مانى
به افسون کدامين شعر در دام من افتادى
گر از يادم رود عالم تو از يادم نخواهى رفت
به شرط آن که گه گاهى تو هم از من کنى يادى
خوشا غلطيدن و چون اشک در پاى تو افتادن
اگر روزى به رحمت بر سر خاک من استادى
جوانى اى بهار عمر اى روياى سحرآميز
تو هم هر دولتى بودى چو گل بازيچه بادى
به پاى چشمه طبع لطيفى شهريار آخر
نگارين سايه اى هم ديدى و داد سخن دادى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید