غزل شماره ۲۰۲۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ای زیان و ای زیان و ای زیان
هوشیاری در میان مستیان
گر بیاید هوشیاری راه نیست
ور بیاید مست گیر اندركشان
گر خماری باده خواهی اندرآ
نان پرستی رو كه این جا نیست نان
آنك او نان را بت خود كرده است
كی درآید در میان این بتان
ور درآید چادر اندر رو كشند
تا نبیند رویشان آن قلتبان
سیمبر خواهیم و زیبا همچو خویش
سیم نستانیم پیدا و نهان
آنك او خوبی به سیم و زر فروخت
روسپی باشد نه حوران جنان
تا نگردی پاك دل چون جبرئیل
گر چه گنجی درنگنجی در جهان
چشم خود را شسته عارف بیست سال
مشك مشك آورده از اشك روان
معتمد شو تا درآیی در حرم
اولا بربند از گفتن دهان
شمس تبریزی گشاید راه شرق
چون شوی بسته دهان و رازدان

بادهتبریزجهانخماردهانمستچشم


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید