غزل شماره ۲۷۲۴

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
روز ار دو هزار بار می‌آیی
هر بار چو جان به كار می‌آیی
از بهر حیات و زنده كردن تو
در عالم چون بهار می‌آیی
عشاق همه شدند حلوایی
چون شكر قندوار می‌آیی
می درده و اختیار ما بستان
كز مجلس اختیار می‌آیی
از خلق جهان كناره می‌گیرد
آن را كه تو در كنار می‌آیی
خاموش به حضرت تو اولیتر
كز حضرت كردگار می‌آیی
دیدیم تو را ز دست ما رفتیم
كز عالم پایدار می‌آیی
ای مرغ ز طاق عرش می‌پری
وی شیر ز مرغزار می‌آیی
ای بحر محیط سخت می‌جوشی
وی موج چه بی‌قرار می‌آیی

بستانبهارجهانحیاتعرشعشاق


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید