مزدور= کارگر ی که در مقابل کاری که می کند مزدی می گیرد. دستور یعنی وزیر، مخمور= دلبری با چشمان خمار، مستور یعنی زن پوشیده که در انتظار ظاهر نمی شود، عوارض یعنی رخسار و چهره
این آبی که در کوزه کارگراست که مزد گرفته از آب دیده شاهی و دل وزیری است که درگذشته اند، و هر جام شرابی که در دست یک دلبر با چشمان خمارست نیز قبلا رخسار فرد مستی و لبان زن پوشیده ای است، منظور فانی بودن انسان ها در گذر زمان است
امیر در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۱ نوشته
تصحیح، انظار نه انتظار و عارض نه عوارض!
ناشناس در تاریخ ۲۳ تیر ۱۴۰۲ نوشته
این شعر میخواد بگه که انسانهای بی ارزش و خود فروخته زندگیشون رو مدیون انسانهای بزرگی هستن