غزل شماره ۲۹۷

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ای در غم تو به سوز و یارب
بگریسته آسمان همه شب
گر چرخ بگرید و بخندد
آن جذبه خاك باشد اغلب
از بس كه بریخت اشك بر خاك
شد خاك ز اشك او مطیب
از گریه آسمان درآمد
صد باغ به خنده مذهب
من بودم و چرخ دوش گریان
او را و مرا یكی‌ست مذهب
از گریه آسمان چه روید
گل‌ها و بنفشه مرطب
وز گریه عاشقان چه روید
صد مهر درون آن شكرلب
آن چشم به گریه می‌فشارد
تا بفشارد نگار غبغب
این گریه ابر و خنده خاك
از بهر من و تو شد مركب
وین گریه ما و خنده ما
از بهر نتیجه شد مرتب
خاموش كن و نظاره می‌كن
اندر طلب جهان و مطلب

آسمانبنفشهجهانخندهعاشقنگارچشم


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید