غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
غزل شماره ۱۵۵۶
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
ای برده نماز من ز هنگام
هین وقت نماز شد بیارام
ای خورده تو خون صد قلندر
ای بر تو حلال خون بیاشام
عشق تو و آنگهی سلامت
ای دشمن ننگ و دشمن نام
مستی تو وانگهی سر و پا
دیوانه وانگهی سرانجام
یك حرف بپرسمت بگویی
دلسوخته دیده چنین خام
پیداست كه یار من ملول است
خاموش شدم به كام و ناكام
جام
دیده
دیوانه
سلام
عشق
مست
ملول
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
خبر كن ای ستاره یار ما را
ای آن كه مر مرا تو به از جان و دیدهای
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
اگر تو نیستی در عاشقی خام
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال