غزل شماره ۳۱۷۷

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آدمیی، آدمیی، آدمی
بسته دمی، زانك نه‌ی آن دمی
آدمیی را همه در خود بسوز
آن دمیی باش اگر محرمی
كم زد آن ماه نو و بدر شد
تا نزنی كم، نرهی از كمی
می‌برمی از بد و نیك كسان؟!
آن همه در تست، ز خود می‌رمی
حرص خزانست و قناعت بهار
نیست جهان را ز خزان خرمی
مغز بری در غم؟! نغزی ببر
بر اسد و پیل زن ار رستمی
همچو ملك جانب گردون بپر
همچو فلك خم ده، اگر می‌خمی

بهارجهانمحرمگردون


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید