غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - رباعیات

افزودن به مورد علاقه ها

مشاهده برنامه در فروشگاه اپل

اشعار مرتبط

• ای گل تو ز لطف گلستان می‌خندی
• کافر نشدی حدیث ایمان چکنی
• ای دل تو دمی مطیع سبحان نشدی
• بی‌زارم از آن آب که آتش نشود
• از باده‌ی لعل ناب شد گوهر ما

نظرات نوشته شده

• س ز در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۱ نوشته
• دوش پیری من بدیدم در امان
  وقت اذن آمد نکردش پی امام
  گفتم ای پیر دوران بر حذر
  چون صلاتی کن در نظر
  گفت امرت میکنم ای شوخ سر
  من به دین کس نگردم هیچ سر
  این که استاده بر دیوارکنسیان
  شنبه بازاری رود با کلسیان
  آنکه مسح دارد چون مسیج
  روز بعد شنبه دارد کلسیان
  گرتورا مسام و رحمان شدی
  خون کافر تیغ فردوسش کشی
  من به دین کس نیارم چون یقین
  دین عقلم را ستایم در یقین
  س ز
  

نظر بدهید

نظر:

ارسال کننده:

ارسال

---