غزل شماره ۱۳۶۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
لجكنن اغلن هی بزه كلكل
دغدن دغدا هی كزه كلكل
آی بكی سنسن كن بكی سنسن
بی‌مزه كلمه بامزه كلكل
لذ لحبی من حركاتی
ارسل كنزا للصدقات
خلص روحی من هفواتی
اعتق قلبی من شبكاتی
رفتم آن جا لنگان لنگان
شربت خوردم پنگان پنگان
دیدم آن جا قومی شنگان
گشته ز ساغر خیره و دنگان
صورت عشقی صاحب مخزن
شوخ جهانی رندی و رهزن
آتش جان را سنگی و آهن
هر كه نه عاشق ریشش بركن
یا رحمونا منه صبونا
یا رهبونا عز علینا
صدر صدور جاء الینا
بدر بدور بات لدینا
دنب خری تو ای خر ملعون
نی كم گردی نی شوی افزون
ای دل و جانم از كژی تو
وز فن و مكرت خسته و پرخون
لاح صباحی طیب حالی
جاء ربیعی هب شمالی
خصب غصنی ماء زلالی
اسكر قلبی خمر وصال

آتشجهانساغرصاحبصباصباحعاشقعشقوصال


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید