غزل شماره ۲۷۸۳

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ای نرفته از دل من اندرآ شاد آمدی
ای تو شمع شب فروزی مرحبا شاد آمدی
خانقاه روحیان را از تو حلو و حمزه‌ها
جان جان صوفیانی الصلا شاد آمدی
شب چو چتر و مه چو سلطان می‌دود در زیر چتر
وز تو تخت و تاج ما و چتر ما شاد آمدی
بی گهان در پیش كردی روح‌های پاك را
ای صحابه عشق را چون مصطفی شاد آمدی
ای كه آن رحمت نمودی از پی چندین فراق
می‌نگنجم زین طرب در هیچ جا شاد آمدی
من گمان‌ها داشتم اندر وفای لطف تو
لیك در وهمم نیامد این وفا شاد آمدی
پرده داری كن تو ای شب كان مه اندر خلوت است
مطربا پیوند كن تو پرده‌ها شاد آمدی
چون به نزد پرده دار شمس تبریزی رسی
بشنوی از شش جهت كای خوش لقا شاد آمدی

تبریزخلوترحمتسلطانشمعصوفیطربعشقفراقلطفمطربوفاگمان


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید