يکشب با قمر

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
از کورى چشم فلک امشب قمر اينجاست
آرى قمر امشب به خدا تا سحر اينجاست
آهسته به گوش فلک از بنده بگوئيد
چشمت ندود اين همه يک شب قمر اينجاست
آرى قمر آن قمرى خوشخوان طبيعت
آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اينجاست
شمعى که به سويش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اينجاست
تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
يک دسته چو من عاشق بى پا و سر اينجاست
هر ناله که دارى بکن اى عاشق شيدا
جائى که کند ناله عاشق اثر اينجاست
مهمان عزيزى که پى ديدن رويش
همسايه همه سرکشد از بام و در اينجاست
ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش
آى بيخبر آخر چه نشستي، خبر اينجاست
اى عاشق روى قمر اى ايرج ناکام
برخيز که باز آن بت بيداد گر اينجاست
آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
بازآمده چون فتنه دور قمر اينجاست
اى کاش سحر نايد و خورشيد نزايد
کامشب قمر اين جا قمر اين جا قمر اينجاست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید