غزل شماره ۳۰۹۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
هزار جان مقدس فدای سلطانی
كه دست كفر برو برنبست پالانی
ببرد او به سلامت میان چندین باد
به ظلمت لحد خود چراغ ایمانی
نگین عشق كاسیر ویند دیو و پری
ز دیو تن كی ستاند مگر سلیمانی
كی برشكافت زره بر تن چنین كافر
به غیر شیر حق و ذوالفقار برانی
برای قاعده نی غم به پیش تابوتش
دریده صورت خیرات او گریبانی
خنك كس كه دود پیش و پیشكش ببرد
چو بوهریره در انبان عقیق و مرجانی
ز خانه جانب گور و ز گور جانب دوست
لفافه را طربی و جنازه را جانی

اسیردوستسلامسلطانطربعشقنگینچراغ


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید