غزل شماره ۳۱۰۸

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی
طمع به وصل تو دارم، تو نیز می‌دانی
چو در دل آمد عشق تو و قرار گرفت
نماند صبر و قرارم، تو نیز می‌دانی
نهفته شد گل، و بلبل پرید از چمنم
بدرد خسته‌ی خارم، تو نیز می‌دانی
به ناله باز سپیدم، بسان فاخته شد
به كوهسار چو سارم، تو نیز می‌دانی
انار بودم خندان، بران عقیق لبت
كنون چو شعله‌ی نارم، تو نیز می‌دانی
انار عشق تو بودست شمس تبریزی
كه برد بر سردارم، تو نیز می‌دانی

بلبلتبریزخندانصبرعشقوصلچمن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید