غزل شماره ۱۵۶۴

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
روزی كه گذر كنی به گورم
یاد آور از این نفیر و شورم
پرنور كن آن تك لحد را
ای دیده و ای چراغ نورم
تا از تو سجود شكر آرد
اندر لحد این تن صبورم
ای خرمن گل شتاب مگذار
خوش كن نفسی بدان بخورم
وان گاه كه بگذری مینگار
كز روزن و درگه تو دورم
گر سنگ لحد ببست راهم
از راه خیال بی‌فتورم
گر صد كفنم بود ز اطلس
بی‌خلعت صورت تو عورم
از صحن سرای تو برآیم
در نقب زنی مگر كه مورم
من مور توام تویی سلیمان
یك دم مگذار بی‌حضورم
خامش كردم بگو تو باقی
كز گفت و شنود خود نفورم
شمس تبریز دعوتم كن
چون دعوت توست نفخ صورم

باقیتبریزخرمنخیالدیدهنگارچراغ


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید