غزل شماره ۱۵۶۷
غزلستان ::
مولوی ::
دیوان شمس - غزلیات
امروز مرا چه شد چه دانم
امروز من از سبك دلانم
در دیده عقل بس مكینم
در دیده عشق بیمكانم
افسوس كه ساكن زمینم
انصاف كه صارم زمانم
این طرفه كه با تن زمینی
بر پشت فلك همیدوانم
آن بار كه چرخ برنتابد
از قوت عشق می كشانم
از سینه خویش آتشش را
تا سینه سنگ می رسانم
از لذت و از صفای قندش
پرشهد شدهست این دهانم
از مشكل شمس حق تبریز
من نكته مشكل جهانم
اشعار مرتبط
نظرات نوشته شده