غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
غزل شماره ۱۵۷۶
غزلستان
::
مولوی
::
دیوان شمس - غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
ما زنده به نور كبریاییم
بیگانه و سخت آشناییم
نفس است چو گرگ لیك در سر
بر یوسف مصر برفزاییم
مه توبه كند ز خویش بینی
گر ما رخ خود به مه نماییم
درسوزد پر و بال خورشید
چون ما پر و بال برگشاییم
این هیكل آدم است روپوش
ما قبله جمله سجدههاییم
آن دم بنگر مبین تو آدم
تا جانت به لطف دررباییم
ابلیس نظر جدا جدا داشت
پنداشت كه ما ز حق جداییم
شمس تبریز خود بهانهست
ماییم به حسن لطف ماییم
با خلق بگو برای روپوش
كو شاه كریم و ما گداییم
ما را چه ز شاهی و گدایی
شادیم كه شاه را سزاییم
محویم به حسن شمس تبریز
در محو نه او بود نه ماییم
آشنا
بهانه
تبریز
توبه
خورشید
لطف
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
ما را سفری فتاد بیما
یار ما دلدار ما عالم اسرار ما
ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما
آخر بشنید آن مه آه سحر ما را
ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال