غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
انجمن فرهنگی پرسش
محمد تقی بهار و تاثیر او بر ادبیات مشروطه
مشاهده در یوتیوب
صفحه اینستاگرام انجمن فرهنگی پرسش را دنبال کنید
غزل شماره ۲۶
غزلستان
::
سعدی شیرازی
::
غزلیات
افزودن به مورد علاقه ها
ما را همه شب نمی برد خواب
ای خفته روزگار دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه می رود آب
ای سخت کمان سست پیمان
این بود وفای عهد اصحاب
خارست به زیر پهلوانم
بی روی تو خوابگاه سنجاب
ای دیده عاشقان به رویت
چون روی مجاوران به محراب
من تن به قضای عشق دادم
پیرانه سر آمدم به کتاب
زهر از کف دست نازنینان
در حلق چنان رود که جلاب
دیوانه کوی خوبرویان
دردش نکند جفای بواب
سعدی نتوان به هیچ کشتن
الا به فراق روی احباب
جفا
خواب
دریاب
دیده
دیوانه
روزگار
سعدی
عاشق
عشق
فراق
محراب
وفا
پیمان
کمان
قبلی
بعدی
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل
اشعار مرتبط
ای کودک خوبروی حیران
ای برق اگر به گوشه آن بام بگذری
عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود
به حسن دلبر من هیچ در نمی باید
سرو سیمینا به صحرا می روی
نظرات نوشته شده
اولین نفر برای نظر دادن باشید و نظرتان را در مورد این شعر از طریق فرم زیر ارسال کنید.
نظر بدهید
نظر:
ارسال کننده:
ارسال