غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
با Lexingo کلمات انگلیسی یاد بگیرید
Lexingo
امتیاز بگیرید و رقابت کنید
غزلیات هاتف اصفهانی
غزلستان
::
هاتف اصفهانی
شماره ١: سوى خود خوان يک رهم تا تحفه جان آرم تو را
شماره ٢: به گردون مى رسد فرياد يارب ياربم شب ها
شماره ٣: جوانى بگذرد يارب به کام دل جوانى را
شماره ٤: جان به جانان کى رسد جانان کجا و جان کجا
شماره ٥: تو اى وحشى غزال و هر قدم از من رميدن ها
شماره ٦: به بزمم دوش يار آمد به همراه رقيب اما
شماره ٧: جان و دلم از عشقت ناشاد و حزين بادا
شماره ٨: ناقه آن محمل نشين چون راند از منزل مرا
شماره ٩: گل خواهد کرد از گل ما
شماره ١٠: نويد آمدن يار دلستان مرا
شماره ١١: به قصد کوى تو بى رحم عاشقان ز وطن ها
شماره ١٢: روز وصلم به تن آرام نباشد جان را
شماره ١٣: مهى کز دوريش در خاک خواهم کرد جا امشب
شماره ١٤: بوده است يار بى من اگر دوش با رقيب
شماره ١٥: شب وصل است و با دلبر مرا لب بر لب است امشب
شماره ١٦: چون شيشه دل نه از ستم آسمان پر است
شماره ١٧: قاصد به خاک بر سر کويش فتاده کيست
شماره ١٨: ز غمزه، چشم تو يک تير در کمان نگذاشت
شماره ١٩: هرگزم اميد و بيم از وصل و هجر يار نيست
شماره ٢٠: حرف غمت از دهان ما جست
شماره ٢١: لبم خموش ز آواز مدعا طلبى است
شماره ٢٢: اى باده ز خون من به جامت
شماره ٢٣: گفتم نگرم روى تو گفتا به قيامت
شماره ٢٤: چه گويمت که دلم از جدائيت چون است
شماره ٢٥: يک گريبان نيست کز بيداد آن مه پاره نيست
شماره ٢٦: مطلب و مقصود ما از دو جهان، اوست اوست
شماره ٢٧: شود از باد تا شمشاد گاهى راست گاهى کج
شماره ٢٨: بى من و غير اگر باده خورد نوشش باد
شماره ٢٩: بتان نخست چو در دلبرى ميان بستند
شماره ٣٠: با حريفان چو نشينى و زنى جامى چند
شماره ٣١: در پيش بيدلان جان، قدرى چنان ندارد
شماره ٣٢: کدام عهد نکويان عهد ما بستند
شماره ٣٣: دل بوى او سحر ز نسيم صبا نشنيد
شماره ٣٤: نه با من دوست آن گفت و نه آن کرد
شماره ٣٥: داغ عشق تو نهان در دل و جان خواهد ماند
شماره ٣٦: گفتم که چاره غم هجران شود نشد
شماره ٣٧: گر آن گلبرگ خندان در گلستانى دمى خندد
شماره ٣٨: به ره او چه غم آن را که ز جان مى گذرد
شماره ٣٩: دل عشاق روا نيست که دلبر شکند
شماره ٤٠: آن دلبر محمل نشين چون جاى در محمل کند
شماره ٤١: شب و روزى به پايان گر تو را در وصل يار آيد
شماره ٤٢: امروز ما را گر کشى بى جرم از ما بگذرد
شماره ٤٣: گفتيم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
شماره ٤٤: تا ز جان و دل من نام و نشان خواهد بود
شماره ٤٥: گريه جانسوز مرا ناله ز دنباله نگر
شماره ٤٦: بر دست کس افتد چو تو يارى نه و هرگز
شماره ٤٧: از دل رودم ياد تو بيرون نه و هرگز
شماره ٤٨: با من ار هم آشيان مى داشت ما را در قفس
شماره ٤٩: رسيد يار و نديديم روى يار افسوس
شماره ٥٠: شبى فرخنده و روزى همايون روزگارى خوش
شماره ٥١: دانى که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش
شماره ٥٢: پس از چندى کند يک لحظه با من يار دورانش
شماره ٥٣: سرو قدى که بود ديده دلها به رهش
شماره ٥٤: غم عشق نکويان چون کند در سينه اى منزل
شماره ٥٥: کرده است يا قاصد نهان مکتوب جانان در بغل
شماره ٥٦: به حريم خلوت خود شبى چه شود نهفته بخوانيم
شماره ٥٧: شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
شماره ٥٨: بى مهرى اگر چه بى وفا هم
شماره ٥٩: مپرس اى گل ز من کز گلشن کويت چسان رفتم
شماره ٦٠: اى گمشده دل کجات جويم
شماره ٦١: گوهرفشان کن آن لب کز شوق جان فشانم
شماره ٦٢: جانا ز ناتوانى از خويشتن به جانم
شماره ٦٣: دل من ز بيقرارى چو سخن به يار گويم
شماره ٦٤: گه ره دير و گهى راه حرم مى پويم
شماره ٦٥: با چشم تو گهى که به رويت نظر کنم
شماره ٦٦: هر شبم ناله زارى است که گفتن نتوان
شماره ٦٧: گواهى دهد چهره زرد من
شماره ٦٨: بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان
شماره ٦٩: به يک نظاره چون داخل شدى در بزم ميخواران
شماره ٧٠: آن کمان ابرو کند چون ميل تيرانداختن
شماره ٧١: منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو
شماره ٧٢: گردد کسى کى کامياب از وصل يارى همچو تو
شماره ٧٣: خوش آنکه نشينيم ميان گل و لاله
شماره ٧٤: بود مه روى آن زيبا جوان چارده ساله
شماره ٧٥: مهر رخسار و مه جبين شده اى
شماره ٧٦: رفتى و دارم اى پسر بى تو دل شکسته اى
شماره ٧٧: چه شود به چهره زرد من نظرى براى خدا کنى
شماره ٧٨: شکست پير مغان گر سرم به ساغر مى
شماره ٧٩: چو نى نالدم استخوان از جدايى
شماره ٨٠: روز و شب خون جگر مى خورم از درد جدايى
شماره ٨١: کجايى در شب هجران که زارى هاى من بينى
شماره ٨٢: شستم ز مى در پاى خم، دامن ز هر آلودگى
شماره ٨٣: اى که مشتاق وصل دلبندى
شماره ٨٤: کوى جانان از رقيبان پاک بودى کاشکى
شماره ٨٥: دو چشمم خون فشان از دورى آن دلستانستى
شماره ٨٦: صبورى کردم و بستم نظر از ماه سيمايى
شماره ٨٧: من پس از عزت و حرمت شدم ار خار کسى
شماره ٨٨: زهى از رخ تو پيدا همه آيت خدايى
شماره ٨٩: اى که در جام رقيبان مى پياپى مى کنى
شماره ٩٠: دل زارم بود در صيدگاه عشق نخجيرى